امیرمحمد در سرزمین عجایب یکشنبه 5 خرداد ماه 1392
سلام عشق مامان فدات بشم روز یکشنبه من و بابایی شما را بردیم سرزمین عجایب نمیدونستیم اینقدر دوست داری و علاقه داری به این وسایل بازی خیلی خیلی خوشحال شدی و خوشت اومد خدا را شکر البته با سختی شما را بیرون آوردیم اینم عکسهای قشنگتون که کلی بازی کردی ...
نویسنده :
مامان بهاره
13:22
16 ماهگی امیرمحمد مبارک 1392/03/12
روزگار خیلی خیلی زود میگذره و این روزهای لذت بخش و قشنگ شما پشت سرهم سپری میشن و من خیلی خیلی دلم برای هر روز که میگذره تنگ می شه پسر گلم یک ماه گذشت و شما هر روز رشد می کنی و من شاهد رشد شما هستم خدا را شکر بخاطر این نعمت بزرگ الحمدا.. بخاطر این میوه شیرین زندگی هزار مرتبه مرتبه شکر بدلیل این فرزند سالم و امیدوارم من و بابایی وظیفمون را خوب انجام بدیم و فرزندی صالح تحویل جامعه بدیم که همیشه باعث افتخار خودمون و ایرانمون باشی الهی آمینننننننننننن چند ساعت بعداز تولد قد ٥٠ سانتی متر وزن ٣٠٠/٣ یکسال و ٤ماهگی قد ٨٦ سانتی متر وزن ٢٠٠/١٢ ...
نویسنده :
مامان بهاره
11:12
امیرمحمد جمعه 26 خرداد 1391
امیرمحمد ، مهریار و مهران دیدار اولین بار دختر دایی جون و پسردایی جون ...
نویسنده :
مامان بهاره
11:11
عکسهای مختلف
جمعه دوم فروردین سال 1392 قشم 7 شهریور سال 1391 یکشنبه 27 اسفند سال 1391 قشم عکس با دختر دایی مهریار در قشم ...
نویسنده :
مامان بهاره
9:19
عکسهای جشن دندونی امیرمحمد جمعه مورخ 8 دی ماه 1391
مامان جون خیلی خیلی بهمون خوش گذشت ولی چون این عکسها داخل دوربین بود و وقت نشد داخل کامپیوتر بریزم امروز فرصت کردم که عسکها را انتقال بدم مهمونها :عمو حسین - زن عمو فاطمه - محمد نوید - خاله رزیتا - عمه صدیقه - عمه فرشته - صفورا جون - سپیده جون و مادرجون مهربون که زحمت درست کردن آش دندونی را کشیده بودند اینم عکسهاش ...
نویسنده :
مامان بهاره
11:37
روز پدر و مرد مبارک
همسر مهربونم حامی زندگی من روزت مبارک الهی که 120 سال سایت بالا سرمون باشه پدر مهربونم بزرگترین تکیه گاه من روزت مبارک بزرگ مرد کوچک پسر قشنگم زیباترین بهانه زندگی من روزت مبارک مبارک پسر عزیزم روزت مبارک باشه با عرض شرمندگی اینقدر من مشغول خونه تکونی و تغییرات دکوراسیون خونه بودم چون دیوار خونه را کامپوزیت و کاغذ دیواری - فرشها را دادیم شستند - لوستر جدید سفارش دادیم - دکوری جد ید خریدم - دکور اتاق خودمون را عوض کردیم کاغذ دیواری شد پرده ها عوض شد رو تختی جدید شد - موکت و فرش عوض کردیم خیلی اتاقمون خوشگلتر شده روحیهمون خیلی عوض شد- خیلی خیلی سخت بود با بچه کوچولو با این حال که شما پیش ما...
نویسنده :
مامان بهاره
14:34
شعرهای کودکانه
اینم چند تا شعر کودکانه آموزشی است که پسرم یاد گرفتی ١-شعر جوجه طلایی جوجه ی چاق و چله اینقده بلا نمیشه-از زردی زیادی مثل طلا نمیشه صبح های زود که از خواب با جیک جیکش پا میشه-دنبال دونه و آب دستپاچه که نمیشه جوجه ی چاق و چله اینقده بلا نمیشه-وقتی میره تو باغچه مست گُلا نمیشه اونموقع که میگرده دنبال چند تا مورچه-از دیدن یه مورچه اینهمه هول نمیشه جوجه ی چاق و چله اینقده بلا نمیشه-پی مامان که میره شیطون بلا نمیشه تو روزهای آفتابی که خیلی چُرتیه-تو بغل مامان جون از خواب بیهوش نمیشه جوجه ی چاق و چله اینقده بلا نمیشه-وقتی که گشنش میشه دونه غذاش نمیشه اونوقتی که گم میشه میون باغ و بستان-با جیک جیک زیا...
نویسنده :
مامان بهاره
11:31